سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 دوران شکوفایی - مسیح لبنان

دوران شکوفایی

جمعه 87 اردیبهشت 6 ساعت 2:57 عصر

دوران شکوفایی

دبستان در دبستان

اکنون او به سن هفت سالگی رسیده است. پدر دانشمند، مهر ماه 1313 وی را در دبستان «حیات» در کوچه عشقعلی شهر قم ثبت نام می‌کند. سید موسی در فراگیری درس‌های دوره دبستانی علاقه وافری از خود نشان می‌دهد.

 امّا او دانش‌آموز مدرسه‌ای دیگر نیز هست، مدرسه‌ای که برای نخستین بار به او درس «چرا زیستن» و «چگونه زیستن»‌ می‌آموزد، آن هم مدرسه‌ای که تهی از «تخته سیاه»‌ و «نیمکت» و این گونه چیزهاست. کلاس درسی که تا بی‌نهایت، فضایش با او همراه می‌شود و مسیر زندگی او را تعهد‌آور می‌گرداند و توشه تلاش و پیکار به او ارزانی می‌دارد.

معلم این کلاس، دلی به وسعت یک تاریخ دارد و روحی به بلندای آفتاب، و قامتی استوارتر از ستون‌های ناپیدای هفت آسمان و او کسی جز جد مادری سیدموسی «حاج آقا حسین طباطبائی قمی» نیست. آری این مدرسه با آن معلم بزرگش، دبستانی بود در میان دبستان ها که به روح و جان سیدموسی طراوتی دیگر می‌بخشید. او در آن دبستان رسمی تنها با اصطلاحات و واژه‌های خشک و بی‌رمق آشنا می‌شد، ولی در این دبستان غیر رسمی درس عشق و سعادت و پایداری می‌آموخت.

پیکار با ظالمان

حاج آقا حسین طباطبائی قمی که اینک نوه‌اش سید‌موسی در کلاس درس علمی وی زانوی ادب بر زمین زده است، شخصیتی بود که نامش با قیام و حرکت در هم آمیخته بود. دانشمند پیکار‌گری که در اوج وحشت و اختناق رضاخانی، علم مبارزه را به دوش گرفت و در زمانی که نفس‌ها در سینه‌ها حبس شده بود علیه برنامه‌ «کشف حجاب» و دیگر کارهای خلاف حکومت شورید و شوری حسینی در میان ملت مسلمان ایران به پا نمود.

او وقتی که در برابر تهاجم فرهنگی غرب (که به دست رضا‌خان قلدر در کشور عملی می‌شد) احساس تکلیف کرد بی‌درنگ حرکتی تاریخی و کم نظیر را آغازکرد و به آنان که در این راه ایجاد شبهه و تردید می‌کرند چنین فرمود:

«من قصد اقدام دارم، چنانچه برای جلوگیری از «کشف حجاب» ده هزار نفر که یکی از آنها من باشم کشته شود، جایز است.»

و بدین سان همه را از بلاتکلیفی و سرگردانی رهانید. وی با خلوص تمام قیام خویش را آغاز کرد و به عنوان اعتراض به برنامه‌های ضد دینی و فرهنگی رضا شاه از مشهد به سوی تهران حرکت نمود و در اول ربیع‌الثانی 1354 ق. به تهران رسید و در باغ سراج‌الملک شهر‌ری به تحصّن نشست. وقتی که مردم از ورود آقا به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته‌های عزاداری، به دیدار وی شتافتند. در کمترین زمان بیشترین جمعیت در باغ و اطراف آن گرد هم آمدند. رژیم که از این اجتماع بی‌مانند سخت تکان خورده و بر خود می‌لرزید با کماندوهای خود باغ را به محاصره در آورد و در روز سوم با تمام نیرو مانع از ورود مردم و عالمان و دانشمندان به باغ شد، و در واقع مجاهد بزرگ حاج آقا حسین طباطبائی را در آن زندانی کرد


نوشته شده توسط : مسیح لبنان

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :