سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 سیره اخلاقی2 - مسیح لبنان

سیره اخلاقی2

دوشنبه 87 مهر 22 ساعت 5:44 صبح

روح
بندگی

روح بندگی
یکی از شرایط اصلی امامت و رهبری در جامعه اسلامی است و در قرآن و احادیث ائمه
معصومین نیز به آن تاکید فراوان شده است. این روح در امام موسی صدر در حد اعلای خود
پرورش یافته بود و او را به یک انسان متعبد به تمام معنا تبدیل کرده بود. آیت ا...
سیدمحمد علی موحد ابطحی اصفهانی در این مورد چنین می گوید :

«... آقا
موسی درست است که جوان بود ولی در زمره عالیه [بزرگان] روحانیت قرار داشت و از نظر
مکارم اخلاقی مشابه اش را تا حال ندیده‌ایم، آنچه که در یک روحانی کامل لازم است من
در او دیده ام. حتی در این اواخر آن قدر در تعبدیات [کارهای عبادی] کار کرده و جلو
رفته بود که نظیر نداشت. او در عین حال که یک فرد روشن فکر اجتماعی بود، دارای روح
متعبد و بالایی بود. در خصوصیات آداب و زیارت حرم امیرالمومنین (ع) طوری برخورد
می‌کرد، که پیدا بود عاشق این معانی است. در سفری که با پای پیاده از نجف به کربلا
برای زیارت می‌رفتیم او حضوری عاشقانه داشت. در وقت دعا و زیارت عاشورا از همه
باحال تر بود. وقت گریه، ‌چشم هایش از شدت زاری سرخ می‌شد. در موقع ذکر مصیبت و شعر
خوانی، ‌نوبت که به او می رسید با حال جانکاهی در مصیبت اهل بیت (ع) شعرهای فارسی و
عربی فصیح می خواند ...»

احترام به
پدر

امام موسی
صدر در احترام به پدر که استاد او نیز بود، اهتمام خاصی می ورزید. نحوه برخوردهای
وی در این خصوص به قدری شورانگیز بود که آشکارا نشان می‌داد، این ارتباط فرزند با
پدر از درجه احترام فراتر رفته و به مرحله عشق و ایثار رسیده است. این بود که همه
را در شگفتی فرو می‌برد. هر کسی کم‌ترین ارتباطی با بیت «آیت الله العظمی
سیدصدرالدین صدر» داشت بی درنگ از این موضوع با خبر می‌شد و تحت تاثیر آن قرار می
گرفت. به یقین یکی از رموز موفقیت و پیروزی در فعالیت های فردی، اجتماعی، سیاسی و
... امام موسی صدر را باید در همین موضوع جستجو کرد، نیکی به دیگران، به خصوص به
پدر و مادر و احترام به آنان، علاوه بر ثواب در روز قیامت، اثرات وضعی و طبیعی
انکار ناپذیری در همین دنیا نیز به دنبال دارد که روایتهای بسیاری در این باب وارد
شده و تجربه های تاریخی و عینی نیز به درستی آن شهادت می‌دهند. یکی از دوستان امام
موسی صدر در این مورد چنین می گوید:

روزی به حاج
آقا رضا صدر (برادر بزرگ امام موسی صدر) گفتم : آقا موسی از چه خصوصیات اخلاقی ویژه
ای برخوردار بودند و چه عواملی سبب اوج و عظمت ایشان گردید که این گونه در قلوب
مردم دنیا، ‌به خصوص در میان مسلمانان جای گرفتند؟! در جواب فرمود: آقا موسی همیشه
در خدمت مرحوم پدر بود ونهایت احترام و ادب را در این جهت به کار می گرفت وقتی که
پدر می خواستند از منزل خارج شوند،‌ فوراً‌ می دوید نعلین هایشان را جفت می‌کرد و
دست به سینه چند قدمی ایشان را بدرقه می نمود. هنگامی که بر می گشتند و از در حیاط
وارد می‌شدند، بی درنگ و شتابان هرکاری داشت کنار می گذاشت و به پیشواز پدر می
شتافت.

آقا موسی
همیشه و در همه مراحل زندگی تا مرحوم والد معظم در قید حیات بودند، بیش از ما به
فکر پدر بود و به ایشان عنایت خاصی داشت و لحظه ای هم در این مورد سستی نمی‌کرد،
این بود که دعای خیر والد بزرگوار نیز همواره پشت سرآقا موسی قرار داشت که
:

«آقا موسی
بزرگ بشی ... آقا موسی بزرگ بشی ...»

مرد
صلح و دوستی

امام موسی
صدر با پیروان ادیان و مذاهب، روابط صمیمانه ای داشت. پیش از ورود وی به لبنان،
میان مسیحیان و مسلمانان آن کشور بر اثر اختلافات موجود شکاف بزرگی پدید آمده بود و
هر روز که می گذشت با نقشه های دشمنان این جدایی عمق بیشتری می‌گفت. او آمد و مصمم
شد با تلاش و استقامت خود، این فاصله را از میان این دو طایفه بزرگ دینی بردارد و
آنها را به همدیگر دوست و مهربان سازد.

بنابراین
اولین قدم صلح و دوستی را خود او برداشت. وی در مراسم جشن و سوگواری هموطنان مسیحی
شرکت می‌کرد و در غم و شادی آنان خود را سهیم می دانست. در کلیساهای آنان حاضر
می‌شد و معاشرت دوستانه‌ای با آنها داشت. بدین ترتیب در مدت کوتاهی این برخوردهای
سنجیده، موجب گشت جامعه مسیحیان یکپارچه شیفته امام موسی صدر شوند. به طوری که مکرر
از وی دعوت به عمل می آوردند تا در مراسم دینی و مذهبی آنان شرکت جسته و برای آنان
سخنرانی کند. او خود به عنوان نمونه در این مورد چنین می گوید :

«یک موسسه
مسیحی لبنان به نام «دیر المخلد» که حوزه علمیه آنهاست و کشیش تربیت می‌کند، از
بنده دعوت کردند صحبت کنم ... بعد از مدتی که از صحبت بنده گذشته بود، رییس دیر به
مدیرکل تبلیغات لبنان که او هم مسیحی است گفته بود: «آن روحانیتی که سید موسی ظرف
یک ساعت در محیط دیر ما ریخت، بیش از روحانیتی بود که در مدت شش سال، ما به اینها
می گوییم» این حقیقتی است که مربوط به بنده نیست، مربوط به دین مطهر اسلام
است.»

در شهر
طرابلس، کلیسای بزرگ و تاریخی به نام «مارمارون» وجود داردکه امام موسی صدر بارها
به دعوت مسیحیان در آن حضور یافته و برای آنان صحبت کرده است. چنان که همه حضار
مسیحی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و شیفته و عاشق او شدند. آنها بارها به همشهریان
مسلمان خود اظهار می‌داشتند که ما را به یاد حضرت مسیح می اندازد. اگر امام موسی
صدر مسیحی بود ما همانند حضرت مسیح از او تبعیت می‌کردیم. شما مسلمانان لیاقت داشتن
رهبری مثل امام صدر را ندارید.

حجت الاسلام
سیدابوذر عاملی می‌گفت :

«من برخی از
سخنرانی های امام موسی را در شهر «بشری» که یکی از مراکز مهم مسیحیان مارونی است به
یاد دارم. هزاران نفر از جوانان مسیحی با عشق و علاقه جمع می‌شدند و به سخنرانی های
او گوش می‌دادند.»

با توجه به
محبوبیت چشم گیر امام موسی صدر در بین مسیحیان و پذیرش نقطه نظرات وی، به هنگام
بروز اختلاف در بین قبیله ها و طوایف مختلف مسیحیان در شهر «زعرتا»، وی با حضور در
شهر و تشکیل جلسه ای با طرفین درگیر، به منازعات آنان خاتمه داد. بارها در روزنامه
های وابسته به محافل مسیحیان، نوشته می‌شد که امام موسی صدر تنها کسی است که می
تواند رییس جمهوری لبنان شود و این کشور را از تنگناهای موجود رهایی بخشد. به خاطر
ایمان و اعتماد عجیبی که مسیحیان و جوانان مسیحی به وی داشتند گاهی مراسم عقد
ازدواج شان را در حضور او برگزار می‌کردند و خطبه عقد را امام موسی برایشان جاری
می‌کرد و یا در کلیساها حضور می یافت و مراسم رسمی و دینی آنها را به جا می‌آورد.
این به منزله آن بود که یک کشیش مسیحی در نماز جمعه مسلمانان حاضر شود و برای آنان،
خطبه و نماز جمعه بخواند. این شیفتگی و اعتقاد از آنجا نشات گرفت که مسیحیان با جان
و دل دریافتند او به عنوان رهبر شیعیان، ‌هرگز خود را اختصاص به گروه،‌ طایفه و
مذهب خاصی نمی‌کند، او خدمتگزار همه انسان هاست و برای رشد و تعالی همه طوایف تلاش
می‌کند و از حقوق همه مردم لبنان دفاع می‌کند. با ظالم و ستمگر مبارزه می‌کند، اگر
چه آن ظالم شیعه باشد و به محرومان و ستمدیدگان محبت و رسیدگی می‌کند، اگر چه از
طائفه مسحیان و اهل سنت باشند.

حمایت از
مسیحی مظلوم

روزی در شهر
صور یک بستنی فروش مسلمان به همسایه مسیحی خود که او نیز بستنی می فروخت،‌ ستم روا
داشت و شایع کرد چون مسیحیان در شرع مقدس اسلام نجس می باشند،‌ بنابراین بستنی آنها
هم نجس است و مسلمانان نباید از آنها بستنی بخرند. این تبلیغات موثر شد و بازار آن
مرد مسیحی کساد گردید و به رونق بازار بستنی فروش مسلمان افزود. در این هنگام مرد
مسیحی شکایت او را به پیش امام موسی صدر برد و از وی دادخواهی کرد. امام موسی صدر
وقتی از این رفتار ناخوشایند آگاه شد سخت متاثر گشت و از مرد مسیحی دلجوئی به عمل
آورد. آنگاه به آن مرد مسلمان هم پیغام فرستاد و نصیحت کرد که از این عمل ناشایست
دست بردارد و روزی خود را از خدا طلب کند و چون آن مرد مسلمان گوش شنوا نداشت، چند
روز بعد امام موسی صدر همراه چند تن از اطرافیان در مغازه آن مسیحی حاضر شد و ضمن
دلجویی مجدد، از بستنی او تناول نمود و با این حرکت، ترفند مرد مسلمان را نقش بر آب
کرد و از حقوق یک شهروند مسیحی که مورد ظلم واقع شده بود، دفاع
نمود.

یکی از
رهبران مذهبی به نام کشیش «یواکیم مبارک» طی مقاله ای در روزنامه «النهار» بیروت
نظر خود را پیرامون شخصیت امام موسی صدر چنین بیان می دارد :

«... البته
هیچ کس منکر نیست که سید موسی صدر شیعه است و فعالیت خود را به منظور رسیدگی به
حقوق شیعیان این کشور آغاز کرد، ولی این فعالیت اکنون دارای دورنمای والاتری است.
به ویژه که هدف او رسیدگی به حقوق عموم طبقات محروم این کشور است ونباید فراموش کرد
که شیعیان در اسلام همواره یک طبقه روشنفکر و خواهان عدالت بوده‌اند و در این راه
جانبازی ها نموده و قربانیان زیاد داده‌اند. به همین جهت نیز صلاح  لبنانیان در آن است همانطوری که در دوران های
گذشته تاریخ برای نهضت مارونی ها و دروزی ها اهمیت قائل شده و جنبه های
آزادیخواهانه و انسانی این نهضت ها را در نظر گرفتند، اکنون نیز نهضت موسی صدر را
پر و بال دهند، مخصوصاً که این نهضت با انقلاب فلسطین پیوند و هماهنگی دارد
...»


نوشته شده توسط : مسیح لبنان

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :